تاثیر اجتماعی زندگی در ساختمان های بلند مرتبه
به گزارش ساختمان نگار : ساختمانهای بلندمرتبه محصول معادلات جدید بازار و اقتصاد آزاد هستند. توسعهدهندگان برای منافع خود تبلیغات زیادی در مورد پروژههای بلندمرتبه خود انجام میدهند و سعی میکنند ساختمانهای بلندمرتبه را محبوبتر کنند. آنها به ندرت در مورد کمبودهایی که ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه با آن مواجه هستند صحبت میکنند. کمبودها ممکن است از احساس تنهایی ساکنان تا مشکلات رفتاری متغیر باشد. در این تحقیق از معماران، توسعهدهندگان، برنامهریزان و همه کسانی که در ساختمانهای مسکونی بلندمرتبه سهم دارند، خواسته شده است تا بر مسائل اجتماعی و روانی که ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه با آن مواجه هستند، تمرکز کنند. زمینههای تحقیقات آینده مانند راهحل برای این مسائل نیز مورد نیاز است.
شواهد حاصل از یک مطالعه اخیر در چین تأیید میکند که مسکن یک عامل تعیینکننده اجتماعی کلیدی برای سلامت روان است. تأثیر آن بر سلامت روان افراد با شرایط مسکن افراد متفاوت است. قرار گرفتن در معرض معایب مسکن در فضای زندگی (ازدحام، کمبود امکانات اولیه زندگی؛ مسکن مرطوب، سرد و کپکزده)، پایداری مسکن (اقامت طولانیتر در یک مکان) و درک رضایت از مسکن به طور قابل توجهی با سلامت روان ضعیف (یعنی استرس، اضطراب و افسردگی) مرتبط است. در مقایسه با «معایب مسکن در فضای زندگی» و «بیثباتی»، وضعیت مسکن ذهنی مانند رضایت از مسکن، پیشبینیکننده بهتری برای سلامت روان فرد است. درک رضایت از مسکن تا حدودی اثرات نامطلوب «معایب مسکن در فضای زندگی» و «بیثباتی» را بر برخی از جنبههای سلامت روان کاهش میدهد. بنابراین لازم است رضایت ساکنان بهتر باشد که با محیط روانی-اجتماعی مناسب امکانپذیر است.

بالاترین اولویت برای نیاز به تحقیق، پایداری اجتماعی ساختمانهای بلند از جمله رفتار اجتماعی مردم، جامعه و سبک زندگی و پس از آن، تراکم ساختمانها و فضاهای تعاملی بین ساختمانها بود. در شهری ، ساختمانهای بلندمرتبه اخیراً در حال ظهور هستند، ساختمانهای بلندمرتبه در شهرها با توجه به افزایش جمعیت و کمبود زمین اجتنابناپذیر هستند. روند مشخصی به سمت ساختمانهای بلندمرتبه وجود دارد. افرادی که به شهرها مهاجرت میکنند، با فرهنگهای شهری تازه آشنا شدهاند و در جوامع محصور متشکل از سازههای بلندمرتبه، آسایش و امنیت بهتری پیدا میکنند. خریداران خانه، ساختمانهای بلندمرتبه را نیز ترجیح میدهند زیرا آن را به عنوان نماینده شأن و منزلت اجتماعی میدانند. مزایای ساختمانهای بلندمرتبه عبارتند از:
: 1. ساختمانهای بلند و باریک، مساحت کمتری نسبت به تعداد معادل واحدهای مسکونی کم ارتفاع دارند و بنابراین، مساحت زمین کمتری را اشغال میکنند که منجر به فضاهای باز و پارکهای بیشتری میشود.
2. ساختمانهای بلندمرتبه حداقل از طبقات بالا، چشمانداز بهتری ارائه میدهند.
3. ساکنان از حریم خصوصی شهری بهتری برخوردارند.
4. موقعیت مکانی معمول ساختمانهای بلندمرتبه در مرکز شهر، یک مزیت است. بسیاری از خدمات و گزینههای حمل و نقل احتمالاً نزدیک هستند و تعداد زیاد همسایگان نزدیک، امکان انتخاب بالقوه بیشتری از دوستان و آشنایان برای حمایت اجتماعی را فراهم میکند از آنجایی که برای ساخت ساختمانهای بلندمرتبه به قطعات بزرگ زمین نیاز است، ساختمانهای بلندمرتبه به طور خودکار در مجاورت جادههای پهنتر قرار میگیرند و برخلاف خانههای مستقل که ممکن است از جادههای باریکتر دسترسی داشته باشند و از امکانات عمومی مانند حمل و نقل عمومی دور باشند، از دسترسی بهتری برخوردارند.
5. نور و تهویه بهتر برای ساکنان طبقه بالا و کاهش سر و صدا. علیرغم محبوبیت آن، مطالعات زیادی انجام شده است که نشان میدهد مردم در ساختمانهای بلندمرتبه نسبت به کسانی که در ساختمانهای کوتاهمدت اقامت دارند، رضایت کمتری دارند.

مسائل ساختمانهای بلندمرتبه:
1. ارتباط کمتر با فضای باز: ساکنان کمتر احتمال دارد خانه را ترک کنند و به فضای باز بروند بنابراین مردم تنهاتر میشوند. ارتباط با زمین برای یک جامعه معنادارتر مهم است با این حال از طبقات پایینتر تا حداکثر 4 طبقه، مقداری تماس با زمین امکانپذیر است افراد تقریباً از طبقه پنجم به بعد، به سختی میتوانند افراد داخل پنجره را ببینند. همچنین نمیتوانند هیچ شیئی مانند گلدان گل را در بالکن طبقات بالاتر ببینند. این امر باعث قطع ارتباط بصری میشود که منجر به جداسازی افراد در خیابان از ساکنان ساختمانهای بلند و برعکس میشود.
2. فردی که از خیابان عبور میکند، نمیتواند یک ساختمان بلند را به طور کامل و راحت ببیند، بنابراین احساس میکند که در آن ساختمانها کوچک شدهاند. ساختمانهای بلند کاملاً خارج از مقیاس انسانی هستند. یک رهگذر برای دیدن یک ساختمان بلند باید خم شود که راحت نیست، زیرا در مورد ساختمانهای بلند، چشم انسان همیشه به بالای ساختمان کشیده میشود. بنابراین برای عابران پیاده مناسب نیست. آسمانخراشها اغلب با کوچک جلوه دادن ساختمانهای مجاور، مردم و فضاهای عمومی، مقیاس شهری را در هم میشکنند. (
3. زندگی در ساختمانهای بلند منجر به از دست دادن کنترل افراد بر شرایط زندگی و ایمنی میشود.مردم وقتی در ساختمان هستند، بیشتر و بیشتر به شرایط محیطی مصنوعی مانند نور، تهویه، باد و رطوبت متکی میشوند. بسیاری از ساختمانهای بلند راحت نیستند. با توجه به ماهیت طراحی و محدودیتها، به گونهای طراحی شده است که از نظر اقلیمی راحت باشد. تمرکز طراحان بیشتر بر بهینهسازی خدمات است. بنابراین، ساکنان باید برای راحتی به مکانیسمهای مصنوعی تکیه کنند. هرچه ساختمان بلندمرتبه بزرگتر باشد، بیشتر به راحتی مکانیکی متکی است. این بیگانگی ساکنان از شرایط طبیعی، تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی، رفتار و بهرهوری دارد.
4. جرایم بیشتری با ساختمانهای بلندمرتبه مرتبط است.هرچه ساکنان بیشتر و بیشتر از محیط طبیعی بیگانه شوند، اثرات روانی منفی بیشتری دارند و پرخاشگری و تمایل به جرم در چنین ساکنانی بیشتر میشود. برای کاهش این اثرات، طراحی مناسب مناظر میتواند کمک کند. رشد کنترل نشده درختان در مناظر در واقع پناهگاهی برای عناصر جنایتکار و ضد اجتماعی فراهم میکند. همچنین در یک مطالعه موردی مشاهده شده است که مناظر با طراحی مناسب، معمولاً یک باغ خوب نگهداری شده در مجاورت مناطق مسکونی، در واقع جرم را کاهش میدهند.
5. خودکشیهای بیشتری به دلیل سازههای مرتفع رخ میدهد .این بیشتر به دلیل دسترسی آسان به منبع خودکشی است که میتواند فرد را به خودکشی تحریک کند. این وضعیت ممکن است شبیه به وضعیتی باشد که برای یک پل بلند یا یک صخره بلند وجود دارد. مواردی از خودکشی از ساختمانهای بلند وجود داشته است.
6.ساکنان از ارتفاع میترسند. ترسی وجود دارد که آنها یا عزیزانشان ممکن است از ارتفاعات بیشتری سقوط کنند و منجر به جراحات جدی شود. همچنین در بین ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه این تصور وجود دارد که افتادن هر چیزی از طبقه بالاتر ممکن است به فردی که روی زمین است آسیب برساند.
7.در بین ساکنان این تصور وجود دارد که زمان تخلیه در ساختمانهای بلندمرتبه در صورت بروز هرگونه حادثهای مانند آتشسوزی و غیره طولانی است بنابراین این ترس ممکن است در ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه باقی بماند.
8.همچنین این تصور وجود دارد که ساختمانهای بلندمرتبه ممکن است در زلزله عملکرد بدی داشته باشند. افرادی که در طبقات پایین زندگی میکنند نیز این تصور را دارند که در صورت وقوع زلزله، کل ساختمان ممکن است روی آنها فرو بریزد.
9. این تصور در بین ساکنان این است که از آنجا که تعداد زیادی از مردم در یک ساختمان اقامت دارند، احتمال وجود غریبههای زیادی در ساختمان وجود دارد. این فکر منجر به ترس از جرم و احساس عدم حمایت اجتماعی میشود .درک امنیت در میان والدین بسیار مهم است، زیرا بدون این درک، والدین به فرزندانشان اجازه بازی در فضاهای مشترک را نمیدهند. در ساختمانهای بلند، این فاصله بین والدین در آپارتمانشان و کودکی که در فضای باز بازی میکند، بسیار زیاد است و نمیتواند درک مثبتی از امنیت در ذهن والدین ایجاد کند. متقابلاً، کودک ممکن است زمانی که والدین او را مشاهده میکنند، احساس امنیت کند و این درک از تحت نظارت بودن در ذهن کودک نیز ارتباط مستقیمی با میزان فعالیتهای بدنی کودک دارد. در جنبه مثبت مسئله غریبهها در محله، این احتمال نیز وجود دارد که ساکنان ممکن است با تعداد زیادی از افراد در ساختمانهای بلند در تماس باشند که فرصتهای بیشتری برای ارتباط با دیگران و ایجاد رابطه اجتماعی بهتر برای آنها فراهم میکند. در یک نظرسنجی اخیر، مشخص شده است که یک قانون رفتاری مشترک برای همه ساکنان مانند ارزش قائل شدن برای حریم خصوصی یکدیگر برای روابط دوستانه بین ساکنان ضروری است.
10. همچنین این تصور در بین ساکنان وجود دارد که به دلیل لمس عناصر مشترک زیادی مانند دکمههای آسانسور، درهای لابی، نرده راه پله و غیره، بیشتر در معرض بیماریهای واگیردار قرار دارند. مردم نگرش دوری از دیگران را در خود پرورش میدهند که منجر به انزوای بیشتر افراد میشود.
11. فضاهای باز تعاملی بر نگرش و رشد کودکان تأثیر میگذارند.کودکان در ساختمانهای کم ارتفاع نسبت به ساختمانهای بلند مرتبه وضعیت بهتری دارند، زیرا در ساختمانهای بلند مرتبه ممکن است نظارت کمتری بر آنها اعمال شود که منجر به مشکلات رفتاری میشود. اگرچه در مطالعهای که در ژاپن انجام شده است، هیچ مدرکی مبنی بر ارتباط اقامت در ساختمانهای بلند مرتبه با مشکلات سلامت روان کودکان یافت نشده است.برای اینکه یک کودک به پتانسیل کامل خود برسد، رابطه کودک با طبیعت بسیار مهم است. خانوادههای عمدتاً کوچکتر با تعداد فرزندان کمتر به دلیل کاهش فعالیت کودکان در ساختمانهای بلند مرتبه اقامت میکنند.
12. به دلیل عدم وجود فضای بیرونی در کنار آپارتمانهای شخصی در ساختمانهای بلند مرتبه، چنین پروژههای مسکونی به ویژه برای خانوادهها نامناسب هستند. خانوادههای بزرگ مشترک هنوز خانههای انفرادی را ترجیح میدهند. ما تعداد زیادی از خانوادههای هستهای را میبینیم که آپارتمانهای مرتفع را ترجیح میدهند. این بدان معنا نیست که توسعههای کم تراکم یا ساختمانهای کم ارتفاع بهتر هستند. در مقایسه با ساکنان محلههای کم تراکم، ساکنان شهرهای فشرده سطوح بالاتری از رضایت از روابط شخصی و سلامت جسمی ادراکشده، سطوح مشابهی از رضایت از اوقات فراغت، اما سطوح پایینتری از پاسخ عاطفی به محله و سطوح بالاتری از اضطراب دارند، مشروط بر اینکه دسترسی بهتری به فضاهای باز، حمل و نقل عمومی، کاهش ترافیک خودرو و مناطق عابر پیاده داشته باشند. با این حال، در نظر گرفتن ایمنی ادراکشده، کاهش سر و صدا و پاکیزگی بهتر در زندگی با تراکم بالا، به طور قابل توجهی مثبت است و تأثیر اضطراب کاهش مییابد و منجر به درک مثبت قابل توجهی از رضایت از زندگی میشود.
0 دیدگاه